علم بدون دین دیری نمی‌گذرد که به الحاد تبدیل می‌شود و دین بدون علم دیری نمی‌پاید که شکل افسانه و خرافات را به خود می‌گیرد.

رابطه و پیوند میان علم و دین، به پیمانه‌ای مورد بحث قرار گرفته است و دامنه‌دار شده است که صورت های فراوانی به خود گرفته است که بدترین نوع آن شاید این باشد‌ که ترا میان متعلم بودن و متدین بودن، به انتخاب یکی وا بدارد و یا باید یا در صنف علم بنشینی یا در صنف دین؛ گویا این دو چیز به اندازه با هم در تضاداند که هیچ نوع سنخیت میانشان وجود نداشته باشد.

این تصویر زشتی است که در ذهن عده‌ای ساخته شده است، نه نتایج علم است و نه نتایج دین بلکه نتیجه کوته‌فکری کسانی است که از رابطه علم و دین چیزی نمی‌دانند.

در شرایط امروزی با دانشمندانی رو به رو هستیم که فکر می‌کنند تا زمانی که علم از دایره دین برون نشود، علم به شمار نمی‌رود و با دین‌دارانی رو به رو هستیم که علم را «رجس من عمل الشیطان» می‌پندارند و تداوی را سرپیچی از دایره قضا و قدر می‌دانند. با بیانی، عده‌ای از علم «گوساله مقدس» ساختند و از ما خواهند او را به پرستش بگیریم و باقی هرچه است را رها کنیم و در مقابل با کسانی طرف هستیم که فکر می کنند دید اسلام به علم، در همسویی عبادت «لات، منات و هبل» قرار دارد.

مشکلی که میان علم و دین در اروپا به وجود آمد می‌دانی چگونه رخ داد؟ کلیسا خرمنی از خرافات را در قالب حقیقت‌های دینی بر مردم تعمیل و تحمیل می‌کرد و هرکسی می‌خواست خلاف این خرافات لب بگشاید، زنده به آتش کشیده ‌می‌شد، چیزی که گالیله را مجبور کرد تا بگوید زمین ساکن است و چرخش ندارد. زمانی که آفتاب علم افق اروپا را روشن کرد و فجر جدیدی در افق آسمان طلوع کرد، بر خرافات کلیسا پایان داد و مردم فکر کردند دین کار را به جای نمی‌رساند و بایستی منزوی باشد که چنین شد.

اما در میان ما مسلمانان چه وقت علم و دین مقابل هم قرار گرفتند که به انتخاب یکی وادار شویم؟ دینی که با «اقرأ و علم و ن والقلم» آغاز شده چطور ممکن است مقابل علم و عالمان قرار بگیرد.

در سایه اسلام بزرگانی چون ابن‌سینا، ابن‌هیثم، ابن‌خلدون، ابن‌حیان و ... تربیت شده است که از شرق تا غرب مدیون علم ایشان‌اند.

دانشمندان بی دین مقصود ما نیست چون علمی که به پادشاهی خدا قائل نباشد، دیری نمی‌گذرد که در نهایت گردش خودش مورد پرستش قرار بگیرد و دینی بدون علم هم مطلوب ما نیست چون اسلامی که با «اقرأ» آغاز شده است، هرگز خرسند نمی‌شود که پیروانش نادان باشند.